۲۰.۹.۸۹

سکوت

 من نمی دونم چطوریه که بعضی دوستی ها به جایی می رسه که لازم نیست یک چیزهایی را دیگه به هم توضیح بدید. دوستت همینطوری بهت نگاه میکنه و تا تهش را خوانده. ساکت هم باشید، ومثلا فقط همدیگررا نگاه کنید یا با بچه هایش که دورو برتان میپلکند بازی کنی، انگار تمام حرفهای نزده چند هفته را به هم گفته اید. یا دریک مهمانی همدیگررا می بینید و خیلی فرصت برای صحبت با هم پیدا نمی کنید ولی با نگاه وحرکات دست وسرهمه چیزرا می فهمید. اینکه کی داره درآن جمع حرصش میده، کی داره خوشحالش می کنه، کی داره حرف خوب می زنه ... یا می بینیش وحالت خیلی بده و برای اینکه رد گم کنی شروع می کنی حرفهای بی ربط زدن. میخوای رد گم کنی چون می بینی دوستت الان درگیریهای خودشو داره و نباید زیادی فشار بیاری بهش. ولی بعد یک نگاه عمیق بهت می کنه، و میگه "چایی می خوری؟" بعد می فهمی که فهمیده. می فهمه که فهمیدی که فهمیده. و وقتی برمیگردی خانه، شب بهت زنگ می زنه میگه "بهتری؟".هیچی بهترازاین نیست واقعا.هیچی  

۲ نظر:

ناشناس گفت...

Albateh inja hatman facebook yek naghshi ham dareh.

zirorou گفت...

اره، ولی فکر کنم فقط وقتی حال و روزتو روی فیس بوک مطرح کنی که طرف بفهمه اونوقت فیس بوک نقش داره، نه؟ ولی در هر صورت این دوستی که راجع بهش حرف زدم اصلا تو فیس بوک نیست!