۱۵.۵.۹۰

حرف

دوست خوبم نوشته به این نتیجه رسیده که ساعتها بحث کردن سر اینکه حالا من چطور آدمی هستم و تو چطور آدمی هستی، و من حسم چیه و چی میخوام تو یک رابطه، و چیکار نمی تونم بکنم و چیکار می تونم بکنم، وحالا خوبه که دوست معمولی باشیم، و نه حالا خوبه که عاشق معشوق بشیم و حالا بیا جدا بشیم، حالا بیا با هم بمونیم، حالا تو بیا اینطوری کن، و تو بیا اینطوری نکن، کار عبثی ست. فقط پوست صورتت رو خراب می کنه. خیال می کنی که این بحث ها همه چیز رو برای هر دو طرف معلوم می کنه، حس ها رو آشکار می کنه، تکلیف ها رو معلوم می کنه، ولی در واقع چیزی نیست جز اتلاف وقت و چروک پوست و پیری زودرس. اگر می خواهی و اصولا می دونی چی میخوای، دیگه این همه صحبت نداره. میری جلو، دست طرف رو می گیری و "یا علی". اگر نمی گیری، یعنی ول معطلی. حالا هی بشینیم حرف بزنیم که چی؟
راست میگه.
یاد آخر فیلم Eyes Wide Shut  افتادم. زن فیلم به مرد فیلم بعد از یک تنش تو رابطه شون و صحبت بر سر اینکه حالا باید چه کنند، میگه:
There is something very important we should do as soon as possible
مرد می پرسه:
what's that
 زن میگه: 
FUCK
کلی چیزها با همون یک کار معلوم میشه. حالا هی بشین حرف بزن. باد هوا.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

daghighan.....

ناشناس گفت...

باید صاف رفت سر اصل مطلب...
میگم من هیچ وقت نفهمیدم دقیقا جریان این فیلمه چیه یا این جاهایی که شخصییت اصلی فیلم (تام کروز)با اون ماسک عجیبش میرفت کجا بود...
اگه کسی میدونه لطفا راهنماییم کنه
ممنون