۱۶.۳.۹۰

بعضی

بعضی ته دیگ توی بشقابشون رو می گذارند آخرغذا می خورند، بعضی اول.
بعضی همیشه قانع اند، بعضی همیشه شاکی.
بعضی با سر بالا و قدم های بلند راه میرند، بعضی با سر پایین، وقدم های کوتاه.
بعضی توقایق مشغول پارو زدن اند وهمش دورخودشون می گردند ویک قدم جلو نمیرند، ولی یک زیبایی توهمین 'دوریک-دایره- زدن' می بینند، بعضی وقتی می فهمند دورخودشون گشته اند، یک سنگ می بندند دور پاشون وخودشون رومی اندازند تودریا.
بعضی بعد ازعشق بازی می خوابند، بعضی با هوشیاری، ساعت ها نگاهت می کنند.
بعضی موهای پریشونت روبا ملایمت می برند پشت گوشت، بعضی با تندی.
بعضی زیبایی در کلاغ می بینند، بعضی زشتی.
بعضی با خاطره زنده اند، بعضی خاطره سازند.
بعضی فقط یاد آورخاطرات تلخند، بعضی شیرین.
بعضی رومیشه بازی داد، بعضی رو نه.
بعضی سیاسی اند، بعضی نه.
بعضی احمق اند، بعضی نه.
بعضی بودنشان امنیت میده، بعضی نه.
بعضی جدایی رو شکست می بینند، بعضی مقدمه یک فصل جدید.
بعضی نمی خوان "شعرسفرشون بیت آخری داشته باشه"، بعضی فقط فکر بیت آخرند.
بعضی بوی گردن و زیرگوششون دیوانه ات می کند، بعضی نه.
بعضی عاشق عاشق شدنند، بعضی نه.
بعضی عشقشون رو روی کاغذ سالها می سازند، بعضی با چشم در چشم دیگری داشتن، لمسش می کنند.
بعضی دوستت دارند، بعضی نه.
بعضی خواستنشان عادت شده، بعضی نه. بعضی درترک این عادت استعداد دارند، بعضی نه.
بعضی عاشقت می کنند، بعضی نه.
بعضی روعاشق می کنی، بعضی نه.
بعضی محکم دست می اندازند دور کمرت و با خودشان می برندت، بعضی نه.
بعضی صداقتشان ته کاسه چشمشان معلومه، بعضی هزار پرده روش کشیده اند.
بعضی شور مدام دارند، بعضی نه.
بعضی مدام آه می کشند، بعضی نه.
بعضی قد آغوش تو-اند، بعضی نه.

وقتی اینها رو قبول کنی، اونوقت نفس هات آروم ترن.









هیچ نظری موجود نیست: