۱.۱۱.۸۹

گره

دوستم معلم یوگاست. کارش گرفته و کلی شاگرد داره. ازش پرسیدم چجورآدم هایی میان کلاسش. گفت همه جور. با همه جورسابقه، کار، بیکار. بعد اضافه کرد که بعضی هایشان غیر قابل تحمل هستند. تازه به دوران رسیده یا بی تربیت و پررو. وقیح و از خود متشکر. حرصی و ننر. 
دوست دیگری هم کنار ما نشسته بود. گفت "آدم کردن اینها و به خود آوردنشان نباید کار سختی باشه که". گفتم "چطوری؟". گفت "با یک حرکت یوگا. کاری کن که پاهاشون رو بیارن و حلقه کنند دور گردنشان، یک دست را از پشت کمراز سمت چپ بیارن سمت راست، دیگری رو از راست به چپ از زیر پاها رد کنند، و کاری کن که اینطوری گره بخورند. کاملا. و هرچی تقلا کنند نتونن اون گره رو باز کنند و بیان بیرون. اینطوری حالیشون می کنی که این تو بمیری ازاون تو بمیری ها نیست، بعد
می شینی باهاشون حرف می زنی. میگی عزیزم ببین اینطوری نباش، و..و.. و ..."
من از تصور این زنها، گره خورده، خنده ام گرفت. بعد تخیل زد بالا و فکر کردم که همانطور گره خورده، در هوا، با چشمان ترسیده و از حدقه در آمده، به معلمشان نگاه می کنند و میگن "گه خوردم. کمکم کن". و این جمله از دهانشان میاد بیرون، تو هوا می چرخه، می چرخه، می چرخه، و می خوره به صورت خندان و خرسند وسرد معلم، میشکنه و پخش زمین میشه. دوباره ۵ دقیقه بعد طرف میگه "گه خوردم، پلیززززز" و دینگ دینگ این جمله ها دوباره پودر میشن می ریزن زمین.
 بد نبود اصلا با هرکسی که دلت میخواد بهش بگی درست رفتار کنه، و مرتب از زیراینکه بشینه باهاش حرف بزنی درنره، همین کارو کنی. اول مطمئن بشی که بدنش انعطاف لازم رو بدست بیاره، و بعد بنگ. آچمزش کنی، مستاصل. مضطرب. مجبور. ناچار. بعد حرفاتو بزنی و یک نفس عمیق بکشی و بری دنبال کارت (البته گره رو باز کنی بعد بری دنبال کارت، یا نه؟!). 

۱ نظر:

ناشناس گفت...

Hala motmaenni keh doostet khodesh hatman adameh hesabiyeh? in harfa hamash as yek egoyeh gondeyeh chaghaloo dar miyad. Fekr nemikoni in kheili masooliyateh bozorgiyeh keh adam bekhad digaran ro adam koneh! Maloomeh hameh khodeshoon fekr mikonan aaliyan vali.........